سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم چیزى از کار دین را براى بهبود دنیاى خود وانگذارد جز آنکه خدا چیزى را که زیانش از آن بیشتر است پیشاپیش آنان آرد . [نهج البلاغه]

نقش زنان در انقلاب اسلامی ایران

یکى از مهمترین الگوهاى دین‏شناختى حضرت امام در حوزه مسایل زنان که در واقع وجهى اساسى در تمایز میان اندیشه و نگاه ایشان و بسیارى از بزرگان دیگرى که از زبان دین سخن مى‏گفتند و مى‏گویند، به شمار مى‏رود، اصل و محور فراگیر و گسترده‏اى است که در اینجا با عنوان مسؤولیت و دخالت در سرنوشت از آن نام مى‏بریم.این مهم با توجه به سرفصلها و موضوعات متعددى که در مصداق‏یابى آن از منظر اندیشه امام وجود دارد و مى‏تواند با تعابیر دیگر و یا در چند بخش مجزا مطرح شود.مجال اندک مقاله چاره‏اى جز شرح اجمالى و پرداختن فهرست گونه به بخشى از عناوینى که زیر مجموعه این اصل قرار مى‏گیرند، باقى نمى‏گذارد. آنچه در این بخش مورد نظر است عمدتا از وجهه نظر مسؤولیت عملى زن در دو حوزه فرد و جامعه است و نگاهى به بعد کلامى و مباحث انسان شناختى ندارد.در آن زمینه به همان شرحى که در محور «خوشبختى، کالاى مشترک‏» ، آمد بسنده مى‏کنیم. تردیدى نیست و کسى نیز نمى‏تواند تردید کند که زن نیز یکسان با مرد، در سرنوشت‏خود دخیل است و پاسخگوى عمل خود مى‏باشد.مدار تکلیف و مسؤولیت، عبارت است از اراده و اختیار و آزادى عمل از یک سو، و خرد و آگاهى از سوى دیگر.و هر انسانى، زن یا مرد، در گرو دستاوردها و اکتسابات خود است، چه خوب و چه بد:

کل نفس بما کسبت رهینة (1)

و:

لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت (2).

در اینها تردیدى نیست و کسى نیز تردید نکرده است و نیازى به شرح و بسط آن نمى‏باشد.آنچه در این مختصر از منظر دین‏شناسى امام به آن اشاره مى‏کنیم، همسانى زن و مرد و مسؤولیت مشترک آنان در حوزه عمل بانوان بویژه در زمینه‏هاى حضور اجتماعى مى‏باشد.مظاهر حضور اجتماعى اعم از تلاشهاى فرهنگى، آموزشى، سیاسى و هنرى، تحصیل، اشتغال، و تولیدات صنعتى، کشاورزى و دامى و دیگر فعالیتهاى اجتماعى با «حفظ جهات شرعى‏» اختصاص به قشرى یا جنسى خاص ندارد و زنان نیز نه تنهاحق پرداختن به آنها را دارند بلکه در بسیارى موارد تکلیف دینى و اجتماعى آنان به شمار مى‏رود و تلاش حضرت امام نیز طى سالهاى مبارزه و پس از آن، از جایگاه مرجعى بزرگ و رهبرى که فقط و فقط از موضع احکام دین و تکالیف اسلامى سخن مى‏گوید، مصروف این شد که بانوان را به صحنه آورد و از قید و بندهاى خرافه‏اى و محرومیتهاى خودساخته‏اى که بر تلاش اجتماعى و نقش‏آفرینى آنان با توطئه دشمنان و ناآگاهى توسط برخى دوستان بسته شده بود بگشاید و آنان را به مرحله‏اى از رشد و بالندگى برساند که در ردیف یکى از افتخارات خود و جامعه اسلامى در آغاز وصیت‏نامه سیاسى الهى خویش اعلان کند:

ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه‏هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند...و از محرومیتهایى که توطئه دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى آخوندهاى بى‏اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نمودند (3).

اصل همسانى زن و مرد در جایگاه اجتماعى و حضور سازنده و فعال در صحنه‏هاى مختلف جامعه به عنوان یک انسان مستقل، امرى نیست که آشنایان به اسلام بى‏آلایش و رها از داوریهاى پیش‏ساخته و تکلفهاى خودساخته، به آن اذعان نداشته باشند.مفسر عالى‏قدر، علامه طباطبایى در شرح جایگاه اجتماعى زن در بیانى کلى مى‏نویسد:

و اما وزنها الاجتماعى: فان الاسلام ساوى بینها و بین الرجل من حیث تدبیر شؤون الحیاة بالارادة و العمل فانهما متساویان من حیث تعلق الارادة بما تحتاج الیه البنیة الانسانیة فى الاکل و الشرب و غیرها من لوازم البقاء، و قد قال تعالى:

«بعضکم من بعض‏» (4) ، فلها ان تستقل بالارادة و لها ان تستقل بالعمل و تمتلک نتاجها کما للرجل ذلک من غیر فرق،

«لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت‏» .

محصول این بخش سخن علامه این است که زن در برآوردن نیازهاى انسانى و اجتماعى خویش با مرد یکسان است و مى‏تواند مستقلا تصمیم بگیرد و مستقلا عمل کند و مالک دستاوردهاى خود است.در نگاه ایشان تنها دو ویژگى در زن است که طبعا و به مقتضاى آن دو، مسؤولیتهاى خاصى را متوجه او مى‏سازد:

احدیهما: انها بمنزلة الحرث فى تکون النوع و نمائه فعلیها یعتمد النوع فى بقائه فتختص من الاحکام بمثل ما یختص به الحرث، و تمتاز بذلک من الرجل.و الثانیة: ان وجودها مبنی على لطافة البنیة و رقة الشعور، و لذلک ایضا تاثیر فى احوالها و الوظائف الاجتماعیة المحولة الیها (5).

«آن دو ویژگى، یکى جایگاه و مسؤولیت زن در چرخه شکل‏گیرى وجود آدمى و رشد آن است که بقاى نسل متکى بر این جایگاه است و طبعا در «تشریع‏» و تنظیم مناسبات اجتماعى به مقتضاى آن و نه بیشتر، احکام و مسؤولیتهایى را متوجه او مى‏سازد، و دوم، ساختار لطافت‏آمیز و ظرافتهاى ادراکى وى است که به گونه‏اى در مسؤلیتهاى محوله به او تاثیرگذار مى‏باشد» و شرح آن در بخش دیگرى از همین نوشته با عنوان «عاطفه زن، نقطه عطف زندگى‏» آمده است.

حضرت امام به مقتضاى شناخت همه جانبه و عمیقى که از آموزه‏هاى دینى دارند - به شرحى که در مقدمه گذشت - رسالت‏خود و انقلاب اسلامى را دستیابى زنان به مقام والاى انسانى مى‏دانند، به گونه‏اى که بتواند در سرنوشت‏خود دخالت کند:

ما مى‏خواهیم زن به مقام والاى انسانیت‏برسد.زن باید در سرنوشت‏خودش دخالت داشته باشد. (6)

اگر قرآن کریم سرنوشت جوامع را به دست‏خود آنان مى‏داند و پیشرفت و تحولات نیک آن را در سایه تلاشهاى آحاد جامعه معرفى و انحطاط اخلاق و فرهنگ و زوال نعمتها و شکست تمدنها را نیز ناشى از عملکرد خود مردم مى‏شمارد (8) این «مردم‏» اختصاص به گروهى خاص ندارد.جلوه‏اى از این اصل قرآنى همان است که در سخنان امام بارها بر آن تاکید شده است; از جمله اینکه:

اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون، همان طورى که مرد در همه شؤون دخالت دارد، دخالت مى‏دهد. (9)

حضرت امام چنان که اشاره شد، دخالت در سرنوشت‏خود و شؤون اجتماعى را نه تنها حق بانوان بلکه تکلیف شرعى و به عنوان عمل به وظیفه دینى و اجابت دعوت الهى مى‏شمارند و این، آن الگویى است که ما را در شناخت‏بیشتر دین یارى مى‏دهد و یک عامل اساسى در برترى اسلام در تکریم شخصیت زنان و حمایت از حقوق اجتماعى و سیاسى آنان و تاکید بر مشارکت و حضور آنان در عرصه‏هاى مختلف اجتماعى در مقایسه بادیگر مکاتب و نظامها است.

این بانوان را کى بسیج کرده که در همه شؤون کشور دخالت مى‏کنند و دخالت‏بجایى همه مى‏کنند؟ اینها را کى، اینها را خدا دعوت کرده است.اینها لبیک براى خدا دارند مى‏گویند. (10)

پیامبر اکرم (ص) دعوت خویش را از روز نخست متوجه همه اقشار اجتماعى مى‏دانست.دومین فردى که به او ایمان آورد یک زن بود که تا آخر نیز به پاى ایمان خویش ایستاد و آنهمه فداکارى کرد و نام خویش را به عنوان یکى از چهار زن برگزیده جهان توحید ثبت نمود.زنان در همه صحنه‏ها حضور داشتند، حضورى مسؤولانه و از سر اداى وظیفه دینی و رسالت ایمانى خود.حضورى که در پاسخ به نداى پیامبر (ص) بود.در نخستین بیعتى که با پیامبر (ص) پیش از هجرت در عقبه، از جانب چند نفر از مردم یثرب که هنوز نام «مدینه‏» را نیز به خود نگرفته بود، صورت گرفت، از زنى به نام هفراء دختر عبید بن ثعلبه نام برده شده است و در همیت‏حضور وى همان بس که برخى علت نامگذارى آن بیعت‏به «بیعة النساء» را همین مى‏دانند.در بیعت دوم سال بعد نیز حداقل دو زن حضور داشتند.در بیعت عمومى مردم مکه هنگام فتح آن نیز همه شرکت جستند.قرآن کریم نیز به مساله استقبال زنان از بیعت پرداخته و پیامبر (ص) را موظف به‏پذیرش آن کرده است. (11) در جریان هجرت نیز که یک امر حیاتى براى مسلمانان بود، چه در هجرت مخفیانه به حبشه که از جمع حدود یکصد نفر مهاجران، نزدیک 20 نفر زن شرکت داشت، و چه در هجرت به مدینه، پیش از هجرت پیامبر (ص) و پس از آن که مسلمانان اموال خویش را در مکه نهاده و به دنبال پیامبر (ص) روانه مدینه مى‏شدند و حدود 500 کیلومتر راه را با دشوارى بسیار طى مى‏کردند.

حضرت امام در باب ضرورت مشارکت‏بانوان در آنچه که به سرنوشت جامعه اسلامى مربوط مى‏شود، در حوزه‏هاى مختلف اجتماعى، بیانات بسیارى دارند که پرداختن به همه نکات و آموزه‏هاى آن از مجال بحث‏بیرون است.آنچه در این مختصر بازگو مى‏شود تنها اشاراتى بس کوتاه، آن هم به بخشى از محورها و عناوین است، افزون بر آنچه در سایر بخشهاى مقاله آمده است.

مشارکت‏سیاسى:

یکى از محورهایى که در حضور اجتماعى بانوان، سخت مورد تاکید حضرت امام است، مساله مشارکت‏سیاسى آنان مى‏باشد:

زن باید در سرنوشت‏خودش دخالت داشته باشد.زنها در جمهورى اسلام‏راى باید بدهند.همان طورى که مردان حق راى دارند، زنها حق راى دارند. (12)

همان طورى که مردها باید در امور سیاسى دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند.زنها هم باید در فعالیت‏هاى اجتماعى و سیاسى همدوش مردها باشند. (13)

آنچه در این نوشته، به عنوان محور اصلى دنبال مى‏شود، این نکته اساسى است که حضرت امام اینها همه را از موضع دین و در جایگاه معرفى اسلام بازگو مى‏کنند.و چهره‏اى که از دین و شریعت ترسیم مى‏کنند جز این نیست که بانوان دوشادوش مردان در عرصه‏هاى مختلف اجتماعى و شؤون زندگى حضور فعال و مسؤولانه دارند:

خانمها براى اینکه یک چیزى مثلا دستشان بیاید، - یک - یا فرض کنید که صاحب منصب بشوند نمى‏آیند بیرون خودشان و بچه‏هایشان را به کشتن بدهند.این اسلام و قرآن است که خانمها را آورده است‏بیرون و همدوش مردها بل جلوتر از مردها وارد در صحنه سیاست کرد. (14)

حضور در عرصه سازندگى:

یکى دیگر از صحنه‏هاى مشارکت فراگیر، مساله سازندگى همه جانبه کشور و جامعه است که هیچ کس نباید و نمى‏تواند تردید کند که بدون حضور فعال بانوان جامعه اسلامى بتوان در این مهم توفیق کامل به دست آورد.در این خصوص نیز حضرت امام، تاکیدهاى زیادى دارند:

همه ملت ایران، همه ملت ایران، چه بانوان و چه مردان باید این خرابه‏اى که براى ما گذاشته‏اند، بسازند.با دست مرد تنها درست نمى‏شود، مرد و زن باید با هم این خرابه را بسازند. (15)

زنان شیردل و متعهد، همدوش مردان عزیز به ساختن ایران عزیز پرداخته چنانکه که به ساختن خود در علم و فرهنگ پرداخته‏اند و شما شهر و روستایى را نمى‏یابید جز آنکه در آنها جمعیتهایى فرهنگى و علمى از زنهاى متعهد و بانوان اسلامى ارجمند به وجود آمده است. (16)

حضرت امام اساسا معناى آزادى صحیح بانوان را نیز همین مى‏شمارند که آنان بتوانند با حفظ شؤون دینى و انسانى خود، در سازندگى کشور نقش ایفا کنند:

امروز زنان در جمهورى اسلامى همدوش مردان در تلاش سازندگى خود و کشور هستند و این است معناى آزادزنان و آزادمردان، نه آنچه در زمان شاه مخلوع گفته مى‏شد، که آزادى آنان، در حبس و اختناق و آزار و شکنجه بود. (17)

تلاش فرهنگى:

یکى از عرصه‏هاى حضور اجتماعى که از منظر دینى، بانوان وظیفه دارند در آن مشارکت فعال داشته باشند، تلاش در عرصه فرهنگ به معناى وسیع کلمه است.و حضرت امام، بارها بر این مهم که طبعا بخش عمده‏اى از حیات اجتماعى را در بر مى‏گیرد تاکید کرده‏اند:

شما مى‏دانید که فرهنگ اسلام در این مدت مظلوم بود، در این مدت چند صد سال، بلکه از اول بعد از پیغمبر سلام الله علیه تا برسد به حالا فرهنگ اسلام مظلوم بود، احکام اسلام مظلوم بودند، و این فرهنگ را باید زنده کرد و شما خانمها همان طورى که آقایان مشغول هستند، همان طورى که مردها در جبهه علمى و فرهنگى مشغول هستند، شما هم باید مشغول باشید. (18)

مشارکت در نظارت عمومى:

نظارت فعال و متعهدانه بر آنچه در جامعه اسلامى بویژه در اجزاء نظام اسلامى مى‏گذرد و تلاش براى حسن جریان امور، وظیفه‏اى است‏شرعى و متوجه همه افراد جامعه، چه زن و چه مرد.زن نیز باید در نظارت بر امور، خود را مسؤول بداند.نظارت مسؤولانه علاوه بر آگاهیهاى لازم، نیازمند حضور فعال و اظهار نظر در مسایل است:

باید همه زنها و همه مردها در مسایل اجتماعى، در مسایل سیاسى وارد باشند و ناظر باشند; هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهاى دولت ناظر باشند، اظهار نظر بکنند. (19)

این سخن امام، شعاعى از فرمان قرآن کریم است که به صراحت پیوند مسؤولانه و ایمانى زنان و مردان مؤمن را یادآور مى‏شود و آنان را عهده‏دار مسؤولیت امر به معروف و نهى از منکر مى‏شمارد، همان گونه مسؤول اقامه نماز و اداى زکات و پیروى از خدا و رسول مى‏داند:

و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و یطیعون الله ورسوله اولئک سیرحمهم الله ان الله عزیز حکیم. (20)

آرى به گفته قرآن، این چنین جامعه‏اى با چنان پیوندهاى ایمانى و مناسبات اجتماعى مسؤولانه و نظارت همه جانبه در کنار انجام دیگر وظایف دینى است که مورد لطف و عنایت‏خداوند قرار مى‏گیرد.

حضور در دفاع و تدارک میدان نبرد:

تحمیل جنگى ناخواسته بر ملت انقلابى ایران، فرصتى تاریخى را براى بانوان مجاهد و فداکار فراهم آورد که گوهر وجود ایمانى و ارزشهاى انسانى خویش را به زیباترین و گویاترین شکل به نمایش گذارند و زمینه‏اى شد که حضرت امام نیز وجه دیگرى از مشارکت‏بانوان در مقدرات اساسى جامعه و سرنوشت‏خویش را بازگو کنند.و این چنین بود که یکى از محورهاى اساسى در بیانات حضرت امام درباره جنگ تحمیلى و دفاع مقدس را، ضرورت و نحوه حضور بانوان و تلاش جهادى آنان تشکیل مى‏دهد; از آموزش نظامى گرفته تا تدارکات جبهه، تربیت فرزندان و تشویق همسران و بستگان براى حضور در میدان نبرد، حضور در سپاه و ارتش و حتى حضور خود بانوان در جهاد دفاعى که مسؤولیتى مشترک میان زن و مرد است.و اینها همه از نگاه دینى، تحلیل و استدلالهاى روشن وانکار ناپذیرى دارد.

زنان در صدر اسلام با مردان در جنگها هم شرکت مى‏کردند.ما مى‏بینیم و دیدیم که زنان همدوش مردان بلکه جلوتر از آنان در صف قتال ایستادند، خود و بچه‏هاى خود و جوانان خودشان را از دست دادند و باز هم مقاومت کردند. (21)

اگر خداى ناخواسته زمانى یک هجومى به مملکت اسلامى بشود باید همه مردم، زن و مرد حرکت کنند.مساله دفاع این طور نیست که تکلیف منحصر به مرد باشد یا اختصاص به یک دسته‏اى داشته باشد; همه باید بروند و از مملکت‏خود دفاع بکنند. (22)

من از آنچه تا کنون به همت مردان و زنان با شرف و رزمنده شده است، امید آن دارم که در بسیج همه جانبه آموزش نظامى و عقیدتى و اخلاقى و فرهنگى با تایید خداوند متعال موفق شوند و دوره تعلیمات و تمرینهاى عملى نظامى و پارتیزانى و چریکى را شایسته و به طورى که سزاوار یک ملت اسلامى به پا خواسته است‏به پایان رسانند. (23)

استدلال بر ضرورت آموزش نظامى توسط بانوان در شکلهاى مختلف آن نیز کاملا روشن است.کما اینکه امام خطاب به جمعى از بانوان‏مى‏فرمایند:

اگر دفاع بر همه واجب شد، مقدمات دفاع هم باید عمل بشود.از آن جمله قضیه اینکه ترتیب نظامى بودن، یادگرفتن انواع نظامى بودن را براى آنهایى که ممکن است.اینطور نیست که واجب باشد بر ما که دفاع کنیم و ندانیم چه جور دفاع کنیم.باید بدانیم چه جور دفاع مى‏کنیم...البته در آن محیطى که شما تعلیم نظامى مى‏بینید باید محیط صحیح باشد، محیط اسلامى باشد، همه جهات عفاف محفوظ باشد، همه جهات اسلامى محفوظ باشد. (24)

پایان بخش این محور، سخن دیگرى از حضرت امام در پیش از پیروزى انقلاب است که هم تاکیدى بر مشارکت مسؤولانه بانوان در جهاد شرعى است و هم تاکیدى بر حضور فعال در جامعه و مشارکت در امورى که به سرنوشت آنان مربوط مى‏شود:

این تبلیغات که «اگر اسلام پیدا شد مثلا دیگر زنها باید بروند توى خانه‏ها بنشینند و قفلى هم درش بزنند که بیرون نیایند» این چه حرف غلطى است که به اسلام نسبت مى‏دهند.صدر اسلام زنها توى لشکرها هم بودند، توى میدانهاى جنگ هم مى‏رفتند. (25)

پى‏نوشت‏ها:

1- مدثر، آیه 38.

2- بقره، آیه 286.

3- صحیفه نور، ج 21، ص 172.

4- آل عمران، آیه 195.

5- المیزان، ج 2، ص 271.

6- صحیفه نور، ج 5، ص 153.

7- ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم; رعد، آیه 11.

8- ذلک بان الله لک یک مغیرا نعمة انعمها على قوم حتى یغیروا ما بانفسهم، انفال، آیه 8.

9- صحیفه نور، ج 5 ص 153

10- همان، ج 12، ص 237.

11- ممتحنة، آیه 12.

12- صحیفه نور، ج 11، ص 254.

13- همان، ج 18، ص 264.

14- همان، ج 12، ص 236.

15- همان، ج 11، ص 254.

16- همان، ج 12، ص 72.

17- همان، ج 10، ص 234.

18- همان، ج 19، ص 281.

19- همان، ج 13، ص 70.

20- توبه، آیه 71.

21- صحیفه نور، ج 5، ص 153.

22- همان، ج 11، ص 117.

23- همان، ص 275.

24- همان، ج 19، ص 280.

25- همان، ج 4، ص 59.




ابراهیم زارع مهرجردی ::: یکشنبه 86/11/21::: ساعت 10:20 عصر

مردم ایران زمین تا قبل از برخورد با تمدن غرب اغلب حوزه های زندگی خود را بر اساس آموزه هایی سامان می دادند که در طول اعصار گذشته با آنها خو گرفته و به عنوان حقایقی انکارناپذیر در تمام عرصه های زندگی فردی و اجتماعی به کار می گرفتند. بر اساس این انگاره ها زنان بدون هیچ حق و حقوق مدنی به حوزه خانواده محدود می شدند و تسلیم و فرمانبرداری راز عزت او محسوب می شد.

اما کمتر زنی به فکر اعتراض و انتقاد از شرایط خود در خانواده و جامعه بود. تا اینکه نخستین رویارویی ها با مظاهر تمدن غرب و مطرح شدن خواسته های جدیدی چون پارلمان، قانون و... رواج بحث های انتقادی از سوی روشنفکرها، خواب آرام سنت را برآشفت و از آن پس وضعیت زنان به عنوان بخشی از عامل عقب ماندگی جامعه ایران مورد توجه قرار گرفت.

به رغم طرح بحث های روشنفکری به چالش کشیده شدن فرهنگ پدرسالار حاکم بر جامعه و اقدامات چندی که زنان در جریان انقلاب مشروطه انجام دادند، دستاورد این انقلاب برای زنان چیزی نبود جز قانونی شدن حاشیه نشینی آنها (ماده 10 و 13 قانون انتخابات مصوب 1329 هـ.ق زنان را از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم ساخت).

در دوران حکومت رضاشاه، در راستای اجرای سیاست های شبه مدرنیستی و مقابله با سنت، کشف حجاب اجباری، را به جامعه زنان تحمیل کرد و در نتیجه گروهی را برای دل کندن از همان حضور اجتماعی محدود مصمم تر کرد و گروهی دیگر را به بهای جدا شدن از سنت و ارزش های آن روانه اجتماع ساخت. این شکاف در دوران پهلوی دوم به اوج خود رسید و به رغم اقدامات سطحی و تبلیغاتی حکومت در اعطای حق رای به زنان و اصلاح برخی قوانین مرتبط با آنها نتوانست پاسخگوی آزادی و حقوق مدنی مورد انتظار زنان باشد.

آنچه شگفتی همگان را برانگیخت حضور یکپارچه زنان اما با شکلی متفاوت از الگوهای مرسوم گذشته در عرصه مبارزات انقلابی بود. زنانی که از یک سو مانند الگوی سنتی زن مسلمان حجاب داشتند و از سوی دیگر فعالانه در عرصه اجتماع برای تعیین سرنوشت و احقاق حقوق خود و هموطنان شان به پا خاسته بودند.

مطالعات متعددی درباره چرایی و چگونگی مشارکت اجتماعی - سیاسی زنان در مبارزات انقلابی صورت گرفته که هر یک با فرضیه های متفاوت در صدد پاسخ به این مساله بوده اند.پس از کودتای 28 مرداد 1332 و تثبیت قدرت حکومت دیکتاتوری سلطنتی، اجرای سیاست های امنیتی - پلیسی، توسعه سرمایه داری وابسته و اجرای برنامه های شتابان نوسازی اجتماعی و اقتصادی ترویج زندگی مصرفی و الگوهای رفتاری غرب و... بافت اجتماعی جامعه را به شدت متحول کرد. سیاست های اسلام زدایی و عبور از مذهب حکومت در کنار تحولات اجتماعی - اقتصادی به ظهور نسل جدیدی از روحانیون و روشنفکران مذهبی انجامید که با قواعد فکر و عمل متفاوت از روحانیون سنتی به تدوین و گسترش گفتمان انقلاب اسلامی در سطوح مختلف جامعه پرداختند و این گفتمان به واسطه قوت و کارآمدی خود در واسازی گفتمان های موجود در جامعه یعنی گفتمان سنتی (که با تحریم و نفی کامل آموزه های مدرن در برخورد با سنت به شیوه یی متعصبانه و غیرنقادانه برخورد می کرد) و گفتمان مدرنیزاسیون (که با نفی کامل سنت در تلاش برای اخذ آموزه های مدرن غربی به صورتی تقلیدی و گزینشی عمل می کرد) و ارائه مفصل بندی مناسبی از اجزای هر یک از آنها که واجد نقاط قوت هر دو و فاقد نقاط ضعف آنها بود توانست مخاطبان هر یک از آن دو گفتمان را درون خود جذب کند.

از مهمترین تدوین کنندگان این گفتمان امام خمینی(ره) بود که با استفاده از روش شناسی فقه پویا نگرشی کاملاً متفاوت نسبت به زن را در جامعه ایران آن روز ارائه کردند و زمینه مشارکت سیاسی زنان را در عرصه مبارزات ضد رژیم قبل از پیروزی انقلاب و همه عرصه های سیاسی - اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی پس از پیروزی و تثبیت نظام جمهوری اسلامی فراهم آوردند.

مروری هر چند اجمالی بر آثار و اندیشه ها و سیره عملی حضرت امام خمینی(ره) نشانگر آن است که می توان دیدگاه های ایشان در مورد زنان را ذیل سه مقوله جای داد؛

1- تبیین الگوی مطلوب زن مسلمان؛ تاکید ایشان بر این زمینه بر محور تبیین شخصیت الگویی بانوی بزرگ اسلام حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) استوار بود. (تبیان 50-13) در این الگوسازی ها به نقش اجتماعی زن مسلمان تاکید می شود که ضمن رعایت قوانین و قواعد اسلامی در اجتماع حضوری موثر و تعیین کننده دارد.

2- توصیف وضعیت عینی و اجتماعی و فرهنگی زمان پیش و پس از انقلاب اسلامی؛ اندیشه های ایشان در این بخش بر آسیب شناسی وضعیت اجتماعی - فرهنگی زنان پیش از انقلاب اسلامی و تبیین جایگاه و نقش ارزشمند زنان مسلمان در نهضت های اسلامی معاصر به ویژه انقلاب اسلامی ایران و در جوامع اسلامی متمرکز می شود.

3- ارائه راهبردها ورهنمودهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مربوط به مساله زنان در راستای موضع گیری خویش نسبت به آنها در برهه های مختلف نهضت اسلامی.

در توضیح جایگاه زنان در اندیشه امام خمینی(ره) برای نمونه به محورهای برجسته یی چون نقش سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اشاره می کنیم.

نقش سیاسی زنان مسلمان در اندیشه اجتماعی - سیاسی حضرت امام خمینی را می توان در فرآیند حرکت سیاسی یعنی مراحل پیدایش و پیروزی حرکت اسلامی، استمرار و تداوم انقلاب اسلامی، شناسایی و تبیین کرد.

 

نقش سیاسی زنان

در شکل گیری نهضت اسلامی

امام با استفاده از مثال های عینی از جنبش های سده اخیر به ویژه جنبش تنباکو، جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی، به ارائه دیدگاه خویش درباره نقش زنان مسلمان در جنبش ها و انقلاب اسلامی پرداخته اند. مضامین اصلی اندیشه های ایشان در این زمینه عبارتند از؛

 

الف - خاستگاه درونی نقش سیاسی زنان مسلمان در شکل گیری نهضت اسلامی وامدار اصولی مانند اصل آزادی فعالیت سیاسی، مجاهدت انسانی، ایثار و فداکاری، شجاعت، صلابت، حماسه، همت والا و مقاومت و جانبازی، قدرت و تعهد، عفت و عصمت و تحول روحانی آنان، وحدت کلمه و همیاری ایشان با مردان در جریان نهضت و شهادت طلبی آنان است.

 

ب - نقش زنان مسلمان در پیشگامی و راهبری نهضت اسلامی به ویژه در هماهنگی و دوشادوشی با مردان در جریان شکل گیری نهضت و به ویژه در تحولات فرهنگی - اجتماعی فراگیر جامعه در حال نهضت و فرآیند تداوم و استمرار انقلاب اسلامی در چارچوب حکومت اسلامی نیز، سهم بسزایی دارد. تاکید ایشان برخلاف بسیاری از اندیشمندان مبنی بر تقدم هویت انسانی بر هویت جنسی نشانگر آن است که زن یک شهروند و یک عضو از مجموعه عناصر و اعضای انسانی جامعه است مانند مرد.

زن و مرد هر کدام یک عنصر از سیستم کلان جامعه و زنان و مردان مجموعه های بزرگ تر زیرمجموعه آن سیستم کلان هستند. آنها با ویژگی های خاصی چون شعور، عاطفه، اراده و عملکرد زنانه نقش اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی متناسب با عناصر یاد شده بر عهده می گیرند. تایید این مدعا را در بیانات ایشان اینگونه می یابیم «از نظر حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست، زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد بله در بعضی موارد تفاوت هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارند.» (صحیفه امام، ج 4، ص 364).

برای رعایت اختصار می توان مضامین اصلی اندیشه امام نسبت به نقش و مسوولیت زنان را در جامعه اسلامی ذیل حوزه هایی چون فرهنگ سیاسی، مدیریت سیاسی و اقتصاد سیاسی چنین برشمرد.*

 

فرهنگ سیاسی

- آزادی اعتقاد بیان برای زنان در امور مربوط به مدیرت نظام اسلامی و حق تقاضای مسائل اساسی از دولت در نظام اسلامی

- همکاری زنان و مردان در فعالیت های سیاسی- اجتماعی برای توسعه نظام اسلامی

- لزوم پذیرش فرهنگ و اندیشه آزادی زن برای سازندگی سرنوشت خویش و مقدرات اساسی مملکت اسلامی

- لزوم حفظ تحول فکری و روحی منبعث از نهضت اسلامی در زنان و دخالت در امور

- نقش اساسی در پاسداری از کیان انسانی اجتماعی و جهت شجاعت و صلابت زنان در راه حفظ انقلاب اسلامی و پیشبرد آن

- لزوم استمرار تعهد و مسوولیت زنان نسبت به کشور و ملت های ستمدیده در جریان تداوم نهضت اسلامی

 

مدیریت سیاسی

- حق دخالت سیاسی برای زن در تمامی شئون نظام اسلامی مرتبط با سعادت و نیکبختی ملت

- عهده دار شدن مدیریت توسط زنان کارآمد در نظام اسلامی مناسب با مقام انسانی خود

- اشتغال زنان به جهاد فی سبیل الله در سرتاسر جامعه اسلامی

- رویارویی با توطئه های گوناگون علیه نظام اسلامی در سرتاسر سرزمین های اسلامی

- حق رای و مشارکت زنان در انتخابات و حضور در قوای مقننه کشور و لزوم آن

یادآوری این نکته ضروری است که نقد شدید امام به مساله آزادی سیاسی زنان و حق آنها برای انتخاب شدن و انتخاب کردن که طی لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در سال 1341 مطرح شده بود بیشتر اعتراضی بود به عملکرد حکومت نه نفس حقوق زنان. مخالفت امام با این موضوع در آن مقطع زمانی باعث شد که برخی از محققان در بررسی های خود به این نتیجه برسند که امام در اعتقاد خود به آزادی و مشارکت اجتماعی زنان که بیشتر در سال های اوج حرکت انقلابی مردم مطرح شده بود راسخ نبوده و از آن به عنوان ابزار سیاسی استفاده کرده اند در حالی که بیانات ایشان در مخالفت با این لایحه و همچنین اقدامات و عملکرد ایشان در سال های پس از انقلاب در رابطه با زنان نشان می دهد آنچه ایشان با آن مخالفت می کرد عبارت بود از حضور زنان در حکومت سلطنتی و انجام حرکتی که منجر به تقویت نظام دیکتاتوری شود و همچنین حضور اجتماعی زنان بدون توجه به قواعد اسلامی، ولی اصل حضور و مشارکت زنان از نظر ایشان بلااشکال و حتی ضروری بوده است چنانچه در سال 1343 طی سخنانی، نظر خود را درباره حضور زنان در مجلس چنین عنوان می کند؛ «این مملکت مترقی، چه می گویی؟ چه می گویید شماها؟ مگر با الفاظ می شود؟ مگر با چهارتا زن فرستادن غبهف مجلس ترقی حاصل می شود؟ مگر مردها که تا حالا بودند ترقی برای شما درست کردند تا زن های تان ترقی غدرست کنندف؟ ما می گوییم اینها را فرستادن در این مراکز جز فساد چیزی نیست... ما با ترقی زنان مخالف نیستیم، با این فحشا مخالفیم، با این کارهای غلط مخالفیم؟» (صحیفه امام جلد 1 صفحه 305)تاکید ایشان در خصوص فرهنگ سازی مناسب برای فراهم کردن شرایط برای حضور فعالانه زنان مسلمان در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را می توان چنین خلاصه کرد؛

- نقش زنان در تربیت و سازندگی افراد جامعه و جامعه اسلامی به ویژه جوانان موجد و سهم بزرگ آنها در انقلاب و نظام اسلامی

- نیازمندی جامعه اسلامی به حضور و جهاد زنان برای پیشبرد مسیر نهضت اسلامی

- نقش و وظیفه عظیم زنان در بنای جامعه اسلامی و هدایت فعالیت های اقتصادی نظام از طریق مشارکت در سازندگی و ریشه کن کردن فقر و استضعاف

- آزادی زنان در حوزه های گوناگون فعالیت های اقتصادی

- لزوم تلاش بانوان در تربیت نیروهای توانا برای انجام کارها و فعالیت های مفید و عمرانی برای کشور

- نقش عظیم زنان در سازندگی جامعه اسلامی برای قطع وابستگی به نظام های خودکامه

 

- پیشگامی زنان مسلمان در مجاهدات مالی و فقرزدایی و استضعاف زدایی از جامعه اسلامی و دیگر فعالیت های اقتصادی در جهت توسعه و اعتلای نظام اسلامی

- ضرورت وقف امکانات خود از سوی بانوان برای اسلام در نظام اسلامی

بنابراین ملاحظه می شود در اندیشه امام زن مسلمان نه تنها قادر به اجرای نقش سیاسی و فرهنگی در جامعه اسلامی است بلکه به خوبی می تواند و می بایست در عرصه های اقتصادی نیز به گونه یی موثر نقش آفرین باشد. در واقع نقش اقتصادی زنان، رفتار و سلوک مورد انتظار جامعه اسلامی از زنان مسلمان است و به عبارتی دیگر نقش اقتصادی زنان مسلمان را می توان همچون یک مدل فرهنگی برآمده از اندیشه دینی و فرهنگ جامعه دینداران و مرتبط با پایگاه معینی دانست که جامعه اسلامی برای زن مسلمان می پذیرد و در نتیجه دربرگیرنده طرز تلقی ها، ارزش ها و رفتارهایی است که جامعه اسلامی برای یک زن یا زنان مسلمانی که آن پایگاه معین را احراز کرده اند تعریف می کند.

طبق اندیشه امام در این مقوله زنان مسلمان در حوزه های گوناگون تولید، توزیع، مصرف و تجارت، دارای حق انتخاب کار و شغل هستند و در فعالیت های اقتصادی خویش آزادند اصول و شاخص های توضیح دهنده ماهیت و حوزه های آزادی زنان در فعالیت های اقتصادی نیز جاری هستند که پس از این خواهند آمد.

 

امام (ره) بر آنانند که؛

- زنان دارای حق کار، حق انتخاب شغل و آزادی فعالیت اقتصادی می باشند.

- زنان دارای حق مالکیت، حق مدیریت اقتصادی و حضور در زمینه های مختلف کشاورزی، صنعتی، تکنولوژیک و اطلاعاتی می باشند.

- هدف از فعالیت های اقتصادی زنان اگرچه به عنوان یک هدف جزیی و مرحله یی می تواند بالا بردن سطح بهره بری مادی و اقتصادی باشد، لیکن همین انگیزه و هدف اقتصادی بایستی در راستای اهداف سیاسی- فرهنگی جامعه و نظام اسلامی در مقولاتی مانند بسط عدالت اجتماعی، رشد و بالندگی، تامین رفاه عمومی، گسترش فرهنگ و دانش انسانی، توسعه اخلاق و معنویت انسانی باشد.

- نقش اقتصادی زنان تابعی از نقش های اجتماعی و فرهنگی- سیاسی آنان در جامعه و نظام اسلامی است بنابراین نقش فرهنگی و اجتماعی و سیاسی زنان در جامعه اسلامی معرف اصلی پایگاه زنان در جامعه اسلامی می باشد و نه نقش و فعالیت های اقتصادی آن

- زن دارای استقلال اقتصادی است و این بدان معنی است که در انتخاب فعالیت های اقتصادی و بهره برداری از دستاوردهای مادی این فعالیت ها و مالکیت آنها مستقل، آزاد و مختار است.

- زن الزامی در تامین مالی و اقتصادی خانواده ندارد و درآمدهای حاصل از فعالیت های اقتصادی اش تنها در ملک وی می باشد.

- مسوول و عهده دار تامین بودجه و توان اقتصادی خانواده مرد می باشد.

- همکاری زنان با مردان در صحنه های اقتصادی در راستای پیاده سازی آرمان های اسلامی افتخار رهبری و جامعه و نظام اسلامی است.

این اشاره مختصر به گوشه یی از اندیشه های امام خمینی در مورد زنان و مقایسه آنها با اندیشه ها و نگرش های رایج در جامعه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به خوبی می تواند راهگشای ما در ارزیابی این تحول و تغییر مثبت در جایگاه و منزلت زن در سپهر عمومی جامعه ایران اسلامی باشد.

* (کتاب های تبیان، صحیفه نور و صحیفه امام

به طور مستقیم یا غیرمستقیم برای نگارش این مقاله مورد استفاده قرار گرفته است.)

 



ابراهیم زارع مهرجردی ::: یکشنبه 86/11/21::: ساعت 10:18 عصر

افکار بلند امام (ره) در مورد زنان ریشه در آموزه های دین مبین اسلام داشت. آن حضرت ضمن تکریم مقام زن و تأکید بر نقش و جایگاه مهم او در کانون خانواده حضور فعالانه زنان را با رعایت اصول شرعی نه فقط بدون اشکال می دانست، بلکه حتی این اقدام را برای پیشبرد جامعه ضروری قلمداد می کرد.  
تبیین الگوی مطلوب زن مسلمان

تأکید ایشان در این زمینه در محور تبیین شخصیت الگویی بانوی بزرگ اسلام حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) استوار بود. در این الگوسازیها به نقش اجتماعی زن مسلمان تأکید می شود که ضمن رعایت قوانین و قواعد اسلامی، حضوری موثر و تعیین کننده در جامعه دارد.

توصیف وضعیت عینی، اجتماعی و فرهنگی زمان پیش و پس از انقلاب اسلامی
اندیشه های حضرت امام(ره) در این بخش بر آسیب شناسی وضعیت اجتماعی- فرهنگی زنان پیش از انقلاب اسلامی و تبیین جایگاه و نقش ارزشمند زنان مسلمان در نهضت های اسلامی معاصر به ویژه انقلاب اسلامی ایران و در جوامع اسلامی متمرکز می شود.

نقش سیاسی زنان از دیدگاه امام خمینی(ره)
مضامین اصلی اندیشه های ایشان در این زمینه عبارتند از :الف- خواستگاه درونی نقش سیاسی زنان مسلمان در شکل گیری نهضت اسلامی وامدار اصولی مانند اصل آزادی فعالیت سیاسی،مجاهدت انسانی، ایثار و فداکاری، شجاعت، صلابت، حماسه، همت والا و مقاومت و جانبازی، قدرت و تعهد، عفت و عصمت و تحول روحانی آنان، وحدت کلمه و همیاری ایشان با مردان در جریان نهضت و شهادت طلبی آنان است.ب- نقش زنان مسلمان در پیشگامی و راهبری نهضی اسلامی به ویژه در هماهنگی و دوشادوشی با مردان، شکل گیری نهضت اسلامی و به ویژه در تحولات فرهنگی- اجتماعی فراگیر جامعه و تداوم استمرار انقلاب اسلامی در چارچوب حکومت اسلامی نیز شایان توجه است.(صحیفه نور ج4 ص364)تأکید حضرت امام برخلاف بسیاری از اندیشمندان بر تقدم هویت انسانی بر هویت جنسی نشانگر آن است که زن هم مانند مرد یک شهروند و یک عضور از مجموعه عناصر و اعضای انسانی جامعه به شمار می رود. زنان با ویژگی های خاصی چون شعور، عاطفه، اراده و عملکر زنانه نقشهای اجتماعی فرهنگی سیاسی، اقتصادی را بر عهده می گیرند. تأیید این مدعا را در بیانات امام اینگونه می یابیم : از نظر حقوق انسانی تفاوتی بین زن و مرد نیست زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. در بعضی موارد تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به جنسیت انسانی آنها ارتباط ندارد (صحیفه نور ج4 ص 364)

نقش زنان ایرانی در پیدایش و شکل گیری انقلاب اسلامی

اگرچه حضور زنان در حرکتهای سیاسی و اجتماعی ایران کم رنگ و اغلب در حاشیه بوده است اما تاریخ کشورمان حضور آنان را در پشت صحنه بزرگ نشان می دهد. شکستن قلیان ها توسط همسران ناصرالدین شاه و سرپیچی از دستورات او مبنی بر آماده کردن قلیان پس از تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی، کمکهای مادی و معنوی زنان گیلان به انقلابیون در نهضت جنگل، مقاومت زنان مسمان در برابر توطئه کشف حجاب و تظاهرات بزرگ آنها در مشهد، در اعتراض به همین توطئه و  نمونه های دیگر، همگی در راستای همین حضور فعال زنان مسمان در صحنه سیاسی کشور است. با این همه تأثیر زنان در شکل گیری و تداوم انقلاب اسلامی از هر دوره تاریخی بیشتر بوده است. حضور استوار زنان را در صحنه های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مقاومت صبورانه آنها در برابر فشارها و آزارهای رژیم شاه بر خانواده های آنان می توان دید. با وجود تلاشهای گسترده ای که در جهت بی تفاوت کردن مردم و ایجاد روحیه خودمداری و عافیت طلبی، با هدف دور کردن آنها از سیاسی انجام می شد، بردباری زنان متعهد مسلمان در برابر انبوه خطرات و مشکلات و ترغیب همسران و فرزندانشان به مبارزه و همکاری، عامل موثری در تداوم روند روبه تکامل انقلاب بود.رژیم طاغوت مبارزان مسلمان را در زندانها حبس و شکنجه می کرد، به خانه هایشان یورش می برد و حتی گاه برای اقرار و آزاد متهمان همسر و فرزندان آنها را در برابر دیدگانشان شکنجه می کرد اما هیچ کدام از این مسائل، سبب ایجاد ضعف در روحیه زنان مسلمان نشد. در واقع اگر صبر این زنان و همکاری و یاری آنان با مردان نبود شاید این مقاومت ها ادامه پیدا نمی کرد و ریشه های سازنده و شکل دهنده انقلاب پانمی گرفت. 




ابراهیم زارع مهرجردی ::: یکشنبه 86/11/21::: ساعت 10:3 عصر

<      1   2